نخست وزیر کابینه سیاه به روایت محمدعلی جمال زاده
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۷۵۴۹
همشهری آنلاین- گروه فرهنگی: شخصیت و داستان زندگی اغلب نقشآفرینان عرصه سیاست در عصر پهلوی اول و دوم، گاهی از هر قصه و داستانی، پیچیدهتر و خواندنیتر است. بهویژه آنهایی که نقش انکارناپذیری در تحولات سیاسی و اجتماعی زمان خود داشتند، خواسته و ناخواسته وارد بازی پیچیده سیاستورزی در یکی از بحرانیترین و توفانیترین دورههای سیاسی و اجتماعی عصر خود شده و با اقدامات سیاسی خود مسیر تاریخ را تا حدود قابل توجهی تغییر دادهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سید، کم کتاب خوانده بود و کم مطالعه میکرد و گذشته از فارسی که زبان مادری او بود، هیچ زبانی را به قدر کافی نمیدانست، درحالیکه بیمیل نبود به اطرافیانش برساند بر چندین زبان تسلط دارد.
گمان میکنم به استثنای فارسی از عهده اینکه مطالبی را بتواند به زبانی غیر از فارسی بنویسد، بر نمیآمد.
با این همه بهخاطر دارم که وقتی یک نفر کارگر ایرانی با هیأت اعزامی ایرانی برای حضور و شرکت در کنفرانس بینالمللی کار به ژنو آمده بود و معلوم شد از مریدان خاص سید است، در ضمن وصف سیدضیاءالدین طباطبایی گفت که او 7 زبان را در نهایت خوبی حرف میزند و مینویسد.
هرگاه احیانا کتاب یا کتابچهای را میخواند، ولو به قلم آدم ناشناس و کمعمقی باشد و موضوع هم اساس درستی نداشته باشد سخت تحتتأثیر واقع میگردید و با تمام قوای خود طرفدار همان موضوع (فیالمثل منافع بیمانند نعناع و یا نارنج و یا گوجهفرنگی و حتی یونجه) میشد و بدان عمل میکرد و با شدت و حدت هر چه تمامتر در آن راه مجاهدت نشان میداد و مبلّغ و مروج ارادت کیش آن طریقه میشد.
در کارهای دیگری هم که بدان دست میزد و آشنایی پیدا میکرد به همین طرز رفتار میکرد و به آسانی هر مسئلهای برایش مسئله دل و جان میشد.
به رسم نمونه در اینجا به یکی، دو مثال قناعت خواهد شد.
سیدضیاءالدین طباطبایی، نخست وزیر کابینه رضاخاندر سوئیس، سیدضیاءالدین طباطبایی وقتی یک اتومبیل دست دوم (و بلکه دست سوم) خریده بود، به سراغ ما در ژنو آمد. من و زنم را دوستانه دعوت کرد که با آنها به یک شهر فرانسوی در ساحل دریاچه لمان برویم. سوار شدیم و راه افتادیم. سیدضیاء بیپروا که در هیچ کاری به اعتدال اعتقاد نداشت، چنان به سرعت میراند که گویی شتر فرتوت دوکوههای را در یک مسابقه بخواهد به پای یک کره اسب عربی تیزرو برساند.
از جانب اتومبیلسوارها صدای اعتراض بلند شد که چنین سرعت غیرمعهودی چه ضرورت دارد.
سید که در کارهایش مداخله غیر را نمیپسندید، خطاب به من که در بغل او نشسته بودم پرسید: «پس میخواهید آهستهتر برانم.»
گفتم البته، فرمود بسیار خوب، اطاعت میکنم و چنان از سرعت کاست که باورنکردنی بود.
بیشتر از پانزده الی بیست کیلومتر در ساعت حرکت نمیکرد. این سرعت حلزونی، محتاج صبر و حوصله بسیار بود و میدانستم که پرخاش فایدهای نخواهد داشت. طولی نکشید که به مقصد رسیدیم. پس از صرف چای باز با همان اتومبیل و همان تندی و کندی نامطبوع به راه افتادیم. همین که به «تریته» رسیدیم، از باب راحتی خیال گفتم که ما نمیخواهیم اسباب زحمت باشیم و در یک هتل کوچکی منزل خواهیم کرد. سید ملتفت شد که به رسم اوقات تلخی، چنین تصمیمی گرفتهام، اما به روی بزرگواری خود نیاورد و از هم جدا شدیم.
منبع: خاطرات سیاسی رجال ایران
کد خبر 830846 منبع: همشهری آنلاین برچسبها پهلوی کودتا تاریخ عمومی ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: پهلوی کودتا تاریخ عمومی ایران سیدضیاءالدین طباطبایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۷۵۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی: